ریشه های نا بسامانی اقتصادی حاکم
از آنجا که سخن ماه این شماره خبرنامه الکترونیکی اتاق مشترک بازرگانی ایران و انگلیس به ادای پاسخ به پرسش تلفنی یکی از خوانندگان ارجمند خبرنامه مبنی بر درخواست ارائه پاسخ شفاف به چگونگی ایجاد و کم و کیف ریشه های نابسامانی اقتصاد کشور اختصاص داده شده است، بنابراین چنانچه نظر بر این باشد که در حد ممکن با رعایت بی طرفی که صد البته بی معناست اما مورد درخواست، درباره دستیابی به ریشه های نابسامانی اقتصاد در حال فروپاشی حاکم به گونه ای صرفاً کارشناسی و عریان ادای پاسخ کنم، باید پیش از ادای هر سخنی در این باره یادآور این معنای غیر قابل انکار باشم که با تغییر ساختار سیاسی کشور در 22 بهمن سال 1357 و نا آگاه بودن تمام عیار کارگزاران اداره امور جامعه از ابتدائی ترین اصول و مبانی اداره جامعه های انسانی تا چه رسد به شیوه های سنجیده و پیشرفته مورد نیاز، به ویژه در زمینه های اقتصادی، آن هم در شرایط گرفتار رواج الفاظ پوپولیستیِ دهان پر کنِ عوام فریب، بی توجه یا تشخیص ناکارا بودن شیوه های تجربه شده سامان براندازِ فقر آفرین و فساد گستر همه جانبه، اقتصاد متمرکز دستوری دولتی، این نظام اقتصادی را برای اداره امور کشور، به ویژه امور اقتصادی برگزیدند که ن دهم همچنان به گونه ای نیم بند ادامه دارد.