پیشنهاد مخرب بازار استقراض یا بدهی !؟
این یادداشت به دور از هرگونه مقدمه چینی غیرضرور پاسخ کوتاهی به پرسش برخی خوانندگان خبرنامه است که به مناسبت نشرپاره ای نظرات ارائه و نشر یافته در جرایددرباره ضرورت بهره گیری از بازار بدهی یا استقراض برای برون رفت غیرتورمی از رکوداست عنوان شده است.
از این رو به نظر می رسد،درپاسخ خوانندگان گرامی نخست باید به کوتاه سخن یادآور این معنا بود که، آری، به طور کلی و اصولی بازار سرمایه از بازارهای اصلی سهام، بدهی یا استقراض و مشتقات تشکیل می شود، واین راستینه یا واقعیتی انکار ناپذیر است که به هیچ روی نه مورد تردید است و نه دست مایه ای برای بحث و جدل. بنابراین از روز روشن تر. بازار بدهی ابزاری کارآ دراقتصادهای آزاد است،آنهم درشرایط عادی و برای هدایت اقتصاد درمسیر مورد نظر. اما اینکه آیا آثار و تبعات بهره گیری از بازار بدهی در اقتصادمتمرکزودستوری بسته دولتی برقراردر کشور ، آنهم در شرایط کنونی و تنگنای پولی وساختاری حاکم و سرنوشت ساز، بارآور همان آثار و تبعات بهره گیری از آن در اقتصاد های آزاد است یا نه ؟پرسش تعیین کننده ایست که پاسخ آن بدون هرگونه کم و کاستی منفی می باشد.زیرا برقراری بازار استقراض یا بدهی، درشرایط کنونی مورد اشاره، صرف نظر از اینکه اگر نه صددرصد اما تا حدود زیادی غیرمقدور است. لذا توصیه انجام آن به سیاستگزاران پولی کشور، حتادرپائین ترینسطح وبا عرضه هرگونه اوراق قرضه توسط هردستگاهی اعم ازدولتی،شبه دولتی و یا خصوصی، درهر حد واندازه ،آنهم با استاندارد تصنعی زندگی برقراردرکشور، به ویژه درکلانشهر ها،به حکم اصول ومبانی اقتصاد سیاسی نمی تواند مورد توصیه باشد.زیرا نه تنها گره ای از کار نخواهد گشود بلکه موجب تشدید مضاعف تورم و به تبع آن رکود خواهد شد، زیرا با ثابت ماندن حجم فیزیکی نقدینگی،و افزایش مجازی آن تقاضای تسهیلات رو به افزایش می گذارد، نرخ بهره دربازار افزایش می یابد و مزیدبرعلت می شود.
به هر روی تصور اینکه آثار و تبعات بهره گیری از ابزارهای توسعه در اقتصاد های بسته و متمرکزودستوری دولتی بتواندازهمان آثار و تبعاتی برخوردارباشدکه دراقتصادهای آزادروی می دهد، آنهم به صورتی انتزاغی، تصوری غیر علمی ونا مقبول است. ساده ترین نمونه آن تبعات عرضه و تقاضادرتعیین قیمت دراقتصادهای آزاداست که با افزایش عرضه وکاهش تقاضا قیمت کاهش می یابد،درحالی که دراقتصادهای متمرکز دستوری دولتی از جمله در کشور خودمان در حالی که به طور مثال انبارهای تولیدات نساجی و یا برخی دیگر تولیدات مملو از کالاست و هر روز نیز بر حجم آن افزوده می شود قیمت ها به جای آنکه کاهش یابند افزایش می یابند،دلیل این ادعا نیز آنکه در اینجا قیمت عرضه کالادربازارناشی از قیمت بالای تمام شده کالا می باشد که اجازه نمی دهدکالای تولیدشده داخلی دربرابرکالای مشابه وتولیدخارج ازتوان حد اقل رقابت برخوردار باشد.
بنابراین پاسخ پرسش عنوان شده این است که بهره گیری از بازار بدهی یا استقراض با استفاده از هرنوع مکانیزمی که اختیارشودبه نظرنگارنده نه تنها منجربه برون رفت غیرتورمی ازرکودنخواهد شد، بلکه موجب تشدید تورم و رکود مضاعف و در نهایت دولتی شدن هرچه بیشتراقتصادخواهد شد،ازاین رو نمی تواند مور توصیه باشد.