مدیریت جهادی
خواننده یی بسیار گرامی، با تکیه براینکه :«منظور از استاندارد تصنعی زندگی در کلان شهرهای کشور، یا مدیریت جهادی که درسخن روز خبرنامه شماره 28 ویژه اردیبهشت ماه سال جاری اتاق عنوان شده است، چیست؟ البته با بیان اینکه:"معنای آن برخودمن روشن است"،درخواست کرده است برای آگاهی عموم و ثبت در تاریخ، پاسخ به گونه یی روشن درخبرنامه الکترونیکی اتاق درج و ارایه شود
بنابراین،با اینکه، به راستی متوجه نشدم منظور و هدف ایشان ازاین پرسش و درخواست و یا اصولاّ ثبت درتاریخ چیست ؟ اما به دستور ادب، لازم دانستم به انجام آن مبادرت ورزم.
ازاین رو هرچند کوتاه،اما یادآور می شوم که منظور از سیمای تصنعی اقتصادی،در هر جامعه یی سیمای نا برابر و برقرار با توان راستین تولیدی یا اقتصادی آن جامعه است.سیمایی که به طور نمونه لازمه ی پایداری آن برخورداربودن ازمتوسط درآمد سرانه یی به مراتب بالاتر ازدرآمد جاری درآن جامعه است. به بیان ساده تر اینکه سطح زندگی و رفتار شخصی که درآمدش 500 تومان است نمی تواندبا سطح زندگی ورفتارشخصی که درآمدش 5000 تومان است یک سان باشد. همچنان که سیمای اقتصادی وبه طور کلی استاندارد یا سطح زندگی برقرار در کشور به ویژه در کلان شهرها که متوسط درآمد سرانه یی برابربا بیش از سی هزاردلاررا طلب می کند، به هیچ روی نمی تواند برابر یا ناشی از توان راستین و مهیا یا بالفعل اقتصاد کشور باشد،زیرا در حالی که براساس آمار رسمی متوسط درآمد سرانه کشوررقمی کم تر از سه هزاردلار است، استاندارد یا سطح زندگی برقرار ویا روشن تر حفظ وادامه آن متوسط درآمدسرانه یی دست کم بیش از 30 هزار دلار را طلب می کند. بنابراین تردیدنیست که استانداردیاسطح زندگی برقرار ، ناراست، تصنعی و ناشی از بنا به مشهور اتلاف سرمایه های ملی است که عین سرمایه است، و با دادن عنوان درآمد به آن و روشن تر، به هزینه گرفتن و جوه حاصل از فروش دارایی های قابل تبدیل به سرمایه و یا به سرمایه تبدیل شده کشور مانند نفت وگاز وکانیات پر بهاء از یک سو، فروش بناها وموسسه های ایجاد شده با استفاده از این وجوه از سوی دیگر، مایه خوری نامیده می شود.. بنابراین سیمای برقرار ،ناشی یا برابر با توان مهیا یا بالفعل اقتصاد کشور نیست . ازاین رو حفظ وپایداری آن مستلزم برخوردار شدن ار متوسط درآمدی متناسب است که نه به این سادگی ها که برخی تصورمی کنند میسر است و نه درمیان مدت مقدور .حتا ، چنانچه شرایط هم چون گذشته از جهاتی فراهم شود با مایه خوری -به این معنا که تولید و فروش نفت و گاز به حالت عادی برگردد- ازاین رو تنها راه ممکن پذیرش ا ستاندارد سنجیده و راستین زندگی درسطح کشور است ونه جز این.
و اما منظور از مدیریت جهادی، مدیریتی است که از توان تغییرنگرش و روش های فرهنگی / اقتصادی مخرب و ذهنیت ایجاد شده در اقتصاد متمرکز دولتی و فراهم سازی زمینه های لازم برای ایجاد عزم ملی برخوردارباشد. مدیریتی که اساس و لازمه ی آن واقع گرایی است .به این معنا که درشرایط کنونی و جو مسموم سیاسی حاکم بر منطقه به ویژه بر کشور ما از یک سو ، و به زبان روز اقتصاد فشل برقرار که حاصل نگرش ناراست در شیوه اداره امور به ویژه اقتصادی و ناتوانی مدیریت سنجیده و به کارگیری سیاست های اقتصادی ناراست منجر به گسترش فقر فراگیر و فاصله طبقاتی غیر قابل تصور و همه جانبه بوده است، از سوی دیگر.
بنابراین مدیریت جهادی مدیریتی است آگاه، دانا، صادق و برخوردار از شهامت بیان اینکه مهمانی نابخردانه مایه
مایه خوری یا روشن ترنفت به هردلیل پایان یافته و لذا ازاین پس خودما باید تامین کننده نیازهایمان باشیم .ادامه زندگی ،حتا متناسب با متوسط درآمد سرانه واقعی کشور مستلزم پذیرش واقعیت های ملموسی است که راّس آن کارمضاعف، رفاه کمتر،اعمال سیاست های پولی/مالی مبتنی بر اقتصاد آزاد،همراه با اعمال انضباط مالی،اصلاح نظام مالیاتی ،متضمن مالیات بر سرمایه، درآمدهای اتفاقی وبرگرداندن سرمایه هایی که به صورت غیر قانونی از کشو ر خارج گشته و دست کم به دارایی های شناسنامه دار تبدیل گشته، وسر به چندین صد میلیارد دلار می زند که بایستی روشن شودازکدامین منبع و چگونه از کشور خارج شده است ودرنهایت پیمان سپاری ارزی در مورد کالاهای صادراتی و...
برگرفته از:خبرنامه الکترونیکی اتاق ایران وانگلیس