قصه از کجا شروع شد ؟
قصه ازکجا شروع شد؟ عنوان نوشته ایست که به عنوان سر مقاله "دنیاى اقتصاد"روز یک شنبه دوم مهر ماه انتشار یافته است .
ناکفته نماند که نگارنده هیچ گونه أشنائى با نویسنده آن ندارم و اولین بار است که با نام ایشان برخوردمی کنم .
بگذریم!
براى آگاهى از نقطه أغازین حرکت افزایش قیمت ارز ، همانگونه که تلویحا اشاره شده است باید توجه داشت که:در نقطه آغازین ، در گزارشی که در یکی از جلسه های علنی محلس وبه هنگام معرفی یکی از آقایان وزراء به تفصیل به آن اشاره شد، به کارگرازان ومسئولین اقتصادی بایاری گرفتن از شیخ احل توصیه شده بود که :
چو دخلت نیست خرج آهسته تر کن که می خوانند ملاحان سرودی .....
بکذریم !
١ - نرخ برابرى ارز درجمهوری اسلامی ایران همواره نرخى تصنعى و دستورى بوده است .همانند نرخ ارز در هر
اقتصاد متمرکز ودستورى دولتى دیگر.
٢ - تزریق وجوه حاصل از فروش دارائى هاى به سرمایه تبدیل شده طبیعى به عنوان درآمد ،از جمله نفت و گاز وسایر
کأنیات ودارائى هاى ایجاد شده از محل اینگونه وجوه ، به اقتصاد.
٣ -پشتیبانی برخى دست اندرکاران، کارگزاران وحتى اقتصاد دان های بله قربان گو از برخى بازرگان هاى صادر کننده نا آگاه یا کمتر آگاه ازدانش اقتصادى لازم ،اما به هر دلیل موفق در کسب وکار خود و در پی افزایش قیمت ارز با استدلال نا مقبول کمک به صادرات غیر نفت خام ،أن هم در اقتصادی وارداتی که تولید آن ،به ویژه تولیدات صنعتی آن وابسته به واردات است.
٤ - بی توجهی به این واقعیت که پول ملى هر جامعه ى اقتصادى شاخص توان اقتصادى أن جامعه است وافزایش قیمت ارز به معناى دقیق کاهش قدرت خرید پول ملى آن جامعه است وافزایش نرخ تورم و به دنبال آن کسترش فقر فراگیر وهمه جانبه را به دنبال دارد،که همچنان ادامه دارد و خواهد داشت.
در نهایت، اینکه ، اقتصاد متمرکز ودستوری حاکم ، و ذهنیت ناراست گارگزاران اقتصادی کشور به حکم علم از آعازبه عنوان مناسب ترین بسترانجام جریان مورد اشاره در بالا بوده است،که جز سوء برداشت ازعلم اقتصاد و مدیریت اداره امور اقتصادی نامی نمی توان بر آن نهاد.
سوم مهر 1391