جهانگردی ملی و توسعه متعادل اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی

چهار شنبه, 02 مرداد,1370 12:42 ب.ظ

 

جهانگردی ملی و توسعه متعادل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی

اشاره:

      " پیش از ورورد به اصل مطلب لازم می داند یادآور شود که باآگاهی از اینکه فرهنگستان زبان وادب برگردان فارسی واژه توریسم را گردشگری گزینشکرده است ، اما  اصطلاح توریسم فراگیرتر از گردشگری می باشد وبه طور نمونه سفرهای درمانی ، تجاری ، فرهنگی و... را که به هیچ روی ماهیت گردشکری ندارند نیز در بر می گیرد ، ودرنتیجه بیان کامل واژه توریسم نمی باشد ، بنابراین چنانچه به هر دلیل واژه توریسم بایستی به فارسی برگردانده شودبهتر آن است که از واژه گشت وگذار استفاده شود که دربرگیرنده انواع سفرهابا ویژگی توریسم نیز می باشد.از این رو بهتر آن دیدم که همچنان از واژه متداول جهانگردی کهاز آغاز مورد استفاده بوده استفاده کنم."

 

بررسی های تاریخی نشان می دهد که از دوران باستان تاکنون همواره سه نوع انگیزه اصلی و اساسی محرک انسانها در تغییر موقت محل اقامت و انجام سفرهای کوتاه یا طولانی و خطرناک ، بوده است: انگیزه های دینی، تفریحی، علاقه (علائق سیاسی و بازرگانی) و کنجکاوی.

به جرئت می توان مدعی شد که در دوران باستان اولین و اساسی ترین انگیزه سفر احساسات دینی بوده است و مردم برای دیدن اماکن مقدسه به سفرهای طولانی دست می زدند. همین انگیزه ، چینی های پیرو «بودا» را برای سفر به هندوستان و پیمودن هزاران فرسنگ راه برمی انگیخته است و یونانیان و رومیان را در دسته ها و گروه های عظیم برای سفر به معبد «دلفی» بر می انگیخته است تا آنکه به پیشگویی های «اراکلس» گوش فرادهند.

حس کنجکاوی نیز همواره از جمله انگیزه های سفربوده است که از دوران باستان وجود داشته و انگیزه سفرهای طولانی برای شناسایی وپی بردن به آداب و رسوم و سنن قبایل و ملل دیگر بوده است. داستان های نقل شده توسط جهانگردان سفرنامه نویس که معروف ترین آنها «هرودت» است، گاهی تنها مدرک موجود و مبنی بر وجود تمدن های بزرگی است که ناپدید شده اند، ولی کاوش های باستان شناسی وجود آنها را ثابت کرده است.

بازی های المپیک در دوران باستان طی حدود /1200 سال (از سال 776 قبل از میلاد تا 393 بعد از میلاد مسیح) نه تنها یونانیان بلکه رومیان را نیز از سراسر امپراتوری و حتی از سرزمین های دوردست به خود جلب می کرده است. افزون بر این در دوران باستان خاصیت شفابخشی آب چشمه های معدنی نیز یونانیان و رومیان را به امید شفا و سلامت به خود جلب می کرده است.

در امپراتوری های ایران و روم وجود جاده های خوب و سهولت و امنیت مسافرت در پرتو قدرت امپراتوری و وجود سرویس های منظم ارابه و کالسکه رانی، مردم مرفه را به دیدار نقاط جالب و متنعم از آرایش و زیبایی مناظر طبیعی تشویق می کرده است، و گروهی را نیز برای خوشگذرانی به رم و یا سایر نقاط سوق می داده است. تا اینکه رفته رفته این نوع مسافرت های تفریحی نیزبرای خود جایگاهی مشخص و مهم احراز کردند.

 اما در سده های میانی زیارت دوباره اهمیت خود را بازیافت، زیرا اروپای سده های میانی مصادف بود با گسترش مسیحیت که تشویق کننده افراد به سفر برای ادای فرایض دینی است. علاوه بر این در خاور دور نیز بوداییان برای زیارت معابد به سفرهای خود ادامه می دادند و در سده هشتم میلادی مکه نیز به صورت یکی از عمده ترین مراکز جلب زائرین کشورهای اسلامی مطرح شد .                                                                                    

در دوران باستان به منظور ایجاد شرایط و امکانات لازم برای همزیستی مسالمت آمیز بین قبایل و دول مختلف ضرورت ایجاب می کرد که نمایندگان دول همسایه و یا دور از یکدیگر همواره در سفر باشند و افزون بر آن جاذبه و تصور کسب سودهای کلان از طریق دستیابی به کالاهای کمیاب نیز بازرگانان را بر آن می داشت تا در جستجوی کالاهای مناسب به نقاط دور دست سفر کنند. به عنوان مثال یونانیان مستعمراتی در سواحل دریای سیاه، دریای مدیترانه تا «مارسی» ایجاد کردند و با اهالی اطراف به تجارت پرداختند. تجار رومی نیز در جستجوی کهربا به سواحل بالتیک و به دنبال فولاد به «ویستولا» و برای یافتن روی به جزایر بریتانیا رخنه کردند و به هر حال مبادلات بازرگانی در کلیه جهات صورت می گرفت.

در سده میانی بی فاصله پس از سقوط حکومت رم و هرج و مرج ناشی از آن و در نتیجه هجوم اعراب و ترکان عثمانی و بالاخره مجارها برای مدتی سفرهای بازرگانی در اروپا محدود شد، اما در هر حال نقل و انتقال افراد و مبادله نمایندگان سیاسی بین ملل متوقف نشد.

در این دوره سفر تجار و بازرگانان بخش عمده سفرها را تشکیل می داد. هزاران بازرگان برای شرکت در بازار مکاره «سنت دنیس» و «شامپانی» و «آخن» در حرکت بودند. بازرگانان اروپایی، ایرانی، ارمنی، بلغاری، مصری، روسی و عرب شهر قسطنطنیه را به عنوان محل ملاقات و مبادله کالاهای تجاری خود انتخاب کرده و مدام به سوی این قرارگاه در سفر بودند.

موضوع درخور اهمیت این است که در این دوره بازرگانان فقط تجار ساده نبودند، بلکه در میان آنها روشنفکرانی مانند «مارکوپولو» تاجر ونیزی  یا «ابراهیم یعقوب» تاجر عرب و نویسنده «تاریخ یعقوبی» هم وجود داشتند که با اطلاعات جدیدی به کشور خود بازمی گشتند و سفرنامه های جالبی نیز از خود به جای گذارده اند.

در سده میانی گروه زیادی از مسافرین را دانشجویانی تشکیل می دادند که وضعیت آنها از لحاظ کم و کیف درخور اهمیت فراوان است. این دانشجویان برای آموختن و استفاده از تعالیم استادان و دانشمندان معروف رهسپار شهرهایی مانند رم، پاریس، نجف و قاهره می شدند. در واقع در سده میانی سفر از انحصار بزرگان و اشراف زادگان خارج شد و به برکت امکانات مذهبی و استحفاظی انجام سفر برای افراد عادی نیز میسر گردیدّ. البته باید توجه داشت که این گونه سفرها در سده میانی بیشتر به صورت پیاده یا با استفاده از الاغ و اسب و شتر و گاهی نیز با ارابه صورت می گرفت.

سده  شانزدهم یا آغاز دوران جدید، مصادف با اکتشافاتی عظیم بود که به ظهور امپراتوری های بزرگ از یک سو و سقوط جمهوری بازرگانی دریای مدیترانه از سوی دیگر منجر شد. این اکتشافات علاوه بر ایجاد تغییرات اساسی در امر مسافرت و بازرگانی سبب شد مسیرهای بازرگانی گذشته رها شوند و نوع، نحوه و شکل تجارت نیز دستخوش تغییرات اساسی شود.

با تجدید حیات علمی و ادبی اروپا (رنسانس) جامعه جدیدی از مسافرین، متشکل از افراد مشتاق دیدار اماکن تاریخی و معروف، افراد خواهان تفریح و گشت و گذار و بالاخره افراد کنجکاو و محقق که برای آموختن دست به سفر می زدند، به وجود آمد و شهرهای بزرگی مانند پاریس، رم و وین مردم کشورها  مختلف را به خود جلب می کردند.

از اواسط سده  نوزدهم با اختراع راه آهن جهانگردی با انقلابی عظیم مواجه شد، زیرا سده  بخار دارای سه اثر اساسی (سرعت، افزایش ظرفیت حمل و نقل و بالاخره کاهش هزینه) بود که در نتیجه موجب افزایش تعداد افرادی شد که دست به سفر می زدند. با این حال باید اذعان کرد که جهانگردی در سده  نوزدهم هنوز موفق به شکل گیری نشده بود، زیرا توسعه جهانگردی مستلزم برقرار بودن دو شرط اساسی «سرمایه» و «اوقات فراغت» زیاد است که در آن زمان هنوز در اختیار توده های وسیع جوامع انسانی- به ویژه کارمندان و کارگران و بالاخره مزدبگیران- قرار نداشت. اما در سده  بیستم با وضع قوانین اجتماعی خاص و فراهم شدن امکانات لازم برای گسترش جهانگردی، توریسم به صورت پدیده ای اجتماعی در سطح وسیعی از کشورهای پیشرفته و متمدن پا به عرصه وجود نهاد.

رشد و توسعه جهانگردی بین المللی طی هفتاد سال اخیر نتیجه عوامل چندگانه ای بوده است که اهم آنها عبارتند از: افزایش سطح درآمد، افزایش طول اوقات فراغت از کار، پیشرفت و توسعه وسائل حمل و نقل، کاوش های عظیم و پرارزش جغرافیایی و بالاخره طول مدت اقامت در منطقه یا کشورپذیرای جهانگرد. این عوامل کلاًوتواماً سبب شده اند که جهانگردی بین المللی در سطح جهانی و گشت و گذار داخلی در سطح کشورها توسعه یابد و برای نخستین بار در سال 1937 در «کمیسیون اقتصادی جامعه ملل» مورد توجه قرار گیرد و برای آن تعریفی ارائه شود. در سال 1950 هم «اتحادیه بین المللی آژانس های رسمی مسافرتی» به ارائه تعریف جدیدی از جهانگردی (توریسم) پرداخت. اما در حال حاضر تعریف مورد قبول کلیه ی اعضای سازمان ملل، تعریفی است که در سال 1954 از سوی این سازمان مطرح شده و به شرح زیر مورد تایید قرار گرفته است:

«توریست (جهانگرد) شخصی است که به دلایل قانونی- غیراز مهاجرت- به کشور وارد می شود و در آنجا دست کم بیش از /24 ساعت و حداکثر یک سال اقامت می کند.» روشن است که این تعریف درباره توریسم داخلی هر کشوری نیز صادق است. در اینجا باید یادآور شویم که در مبحث جهانگردی یا توریسم، به سفری «سفر توریستی» اطلاق می شود که اولاً موقتی باشد، ثانیاً اختیاری و در ثالث به قصد تحصیل دستمزد صورت نگیرد. دکتر «پل برن اکر- Paul Bernecker» اقتصادشناس و عضو «موسسه بررسی های جهانگردی وین» در توصیف توریسم و فعالیت های توریستی می نویسد: «هنگامی که گروهی از افراد یک کشور به طور موقت و به منظور گذران اوقات فراغت و تعطیلات خود، برای دیدن آثار باستانی، تاریخی، شرکت در مسابقات و مجامع، زیارت، تفریح و یا دیدن فامیل و دوستان و یا هر قصد دیگری محل اقامت عادی خود را ترک گویند و به نقطه دیگری سفر کنند، فعالیت های توریستی آغاز می شود.»

در بررسی اقتصاد ملی کشورها ت همواره با نوعی فعالیت برخورد می کنیم که اصطلاحاً توریسم یا جهانگردی ملی عنوان می شود و متشکل است از گشت و گذارهای داخلی با هدف های توریستی به اضافه سهم کشور از جریان جهانگردی بین المللی، به عبارت دیگر جهانگردان یا مسافرانی که در قالب تعاریف مورد قبول درباره توریسم به کشور وارد می شوند از یک سو و مسافرت هایی که از طرف افراد کشور با هدف های توریستی به خارج از کشور انجام می پذیرد، از سوی دیگر.

از آنجا که مسافرت اتباع کشور به خارج و هزینه های مربوطه تنها در انجام محاسبات ملی می تواند دارای اثر و قابل بررسی باشد، لذا وقتی از صنعت جهانگردی ملی یک کشور گفتگو می شود، مراد همان مجموعه ی مسافرت هایی است که در داخل کشور انجام می پذیرد و اصطلاحاً می توان آن را ایرانگردی نامید که اعم است از سفرهایی که توسط ایرانیان و افراد مقیم کشور در داخل کشور با هدف های توریستی انجام می پذیرد و سفرهای مسافران خارجی به داخل کشور.

به هر حال مجموع فعالیت های صنعت جهانگردی کشور دارای ارکانی دوگانه است. این ارکان به عامل و معلول جهانگردی یا Object و Subject جهانگردی معروف است.

«عامل جهانگردی» رکن اساسی جهانگردی است و به شخص- یا اشخاصی- اطلاق می شود که عمل جهانگردی از وی سر می زند. عامل جهانگردی «انسان» است. انسانی که در کانون رویدادهای جهانگردی قرار دارد و تامین نیازها و تحقق انتظارات و تصورات او نمایشگر کلیه رویدادهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که پدیده جهانگردی به دنبال دارد. بهرحال «عامل جهانگردی» می تواند به عنوان «تقاضا»ی بازار جهانگردی تلقی شود و بررسی جغرافیایی «تقاضا» بستگی کامل با کم و کیف این عامل خواهد داشت، زیرا «تقاضا» از لحاظ وسعت عمل دارای انواع محلی، منطقه ای، داخلی و بین المللی است. ناگفته نماند که «عامل جهانگردی» در جهانگردی ملی هر کشور از دو گروه تشکیل می شود: عامل داخلی و عامل خارجی که به تقاضای داخلی و خارجی نیز معروفند و توجه به آنها در برنامه ریزی های توسعه ی جهانگردی حائز اهمیت فراوان است.

اما «معلول جهانگردی» به کشور پذیرای جهانگرد یا اصولاً به هر جاذبه ای که بتواند برای تغییر موقت محل اقامت دائمی و عادی اشخاص ایجاد انگیزه کند، اطلاق می شود. بنابراین اگر «عامل جهانگردی» تقاضای بازار جهانگردی باشد معلول جهانگردی «عرضه»ی این بازار خواهد بود. باید توجه داشت که «معلول جهانگردی» دارای انواع گوناگون است و می تواند به صورت واحد یا دسته جمعی مورد توجه باشد. مانند: جاذبه های جهانگردی، وسایل حمل و نقل، موسسات خدمات جهانگردی و بالاخره مسیرهای جهانگردی که بحث درباره آنها در این مختصر نمی گنجد. اما آنچه نباید از نظر دور بماند این است که در صنعت جهانگردی، سرمایه ملی جهانگردی هر کشور همانا جاذبه های جهانگردی آن کشور است یعنی جاذبه های فرهنگی (مانند: محل ها و نواحی جالب باستانشناسی، آثار و ابنیه تاریخی، موزه ها، مظاهر فرهنگ جدید ،موسسات سیاسی و فرهنگی، مکان های دینی و...) سنت ها (مانند: جشنواره های ملی، هنر و صنایع دستی، موسیقی و فرهنگ عامه، آداب و رسوم بومی و...) مناظر زیبا (مانند: دورنماهای چشم گیر و نواحی زیبای طبیعی، پارک های ملی، حیات وحش، حیوانات و پرندگان، سواحل دریا، مراکز کوهستانی و...) پذیرایی و تفریحات (مانند: مشارکت در ورزش و تماشا، پارک های سرگرمی و تفریح، باغ وحش و آکواریوم ها، سینما و تئاتر، زندگی شبانه، طبخ و وسائل اقامت و...) سایر جاذبه های خرید و اختصاصی و ارزانی و...)

 جاذبه ها یا به صورت مهیا وجود دارند و یا اینکه مهیا نیستند. عرضه آنها مستلزم سرمایه گذاری است و هر کشور با توجه به موقعیت جغرافیایی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی می تواند از جاذبه های جهانگردی مهیا و نامهیای خود در هر یک از دو رشته «توریسم ملی» یا «جهانگردی ملی» بهره مند شود.

توریسم داخلی به تحقیق موثرترین عامل جذب و حرک سرمایه های داخلی- به ویژه سرمایه های سرگردان و فعال در زمینه های غیرتولیدی و زیان بخش- در سطح کشور است که علاوه بر رونق بخشیدن به کار و پیشه و فراهم سازی زمینه های لازم برای سرمایه گذاری های مکمل در کلیه بخش ها- به ویژه بخش کشاورزی، ورزش، مسکن روستایی، میان راهی و کوهستانی- قوی ترین عامل در توسعه متعادل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است و نهایتاً تعدیل نسبی درآمدها را نیز در پی دارد.

با بررسی اجمالی فعالیت هایی که برای توسعه ی جهانگردی ملی ایران طی دوران گذشته به عمل آمده، ملاحظه می شود که فعالیت جدی درخصوص رشد و توسعه ی جهانگردی ملی از دوران برنامه عمرانی سوم با تشکیل «سازمان جلب سیاحان» آغاز شد. با اقداماتی از قبیل: احداث یک رشته مهمانسرا در شهرهای فاقد تاسیسات پذیرائی موردنیاز، احداث اردوگاه های جهانگردی و فراهم آوردن پاره ای تسهیلات جهانگردی، آموزش خدمات جهانگردی و... در همین دوره با توجه به اهمیت توسعه ی جهانگردی اقداماتی به عمل آمد و طرح های جامع جهانگردی کشور، طرح جامع توسعه کرانه های جنوبی دریار خزر، مراکز جهانگردی استراحی و بهداشتی (مانند:مراکز جهانگردی آبهای معدنی آب اسک لاریجان، سرعین اردبیل، محلات و همچنین مراکز جهانگردی کلاردشت، دشت نطنز، کرند، مراکز کوهستانی و ساحلی) تهیه شد که متاسفانه هیچکدام به موقع اجرا درنیامد. با این حال ملاحظه می شود که تعداد جهانگردان خارجی وارده به ایران در سال 1356 به /700 هزار نفر با متوسط اقامت /18 شب رسید که طبق محاسبه ای سرانگشتی درآمد ارزی حاصل از ورود این تعداد جهانگرد به ایران بالغ بر /630 میلیون دلار می شد.

به هرحال توریسم، به عنوان یکی از شاخه های بازرگانی، نقش و اهمیت به سزایی در رشد و توسعه ی اقتصادی کشورها- به ویژه کشورها  در حال توسعه- دارد و با توجه به اینکه کشورهای درحال توسعه برای رشد و توسعه ی اقتصادی به صنایع و صنعتی شدن توجه داشته و پیشرفت را مترادف با صنعتی شدن می دانستند، لذا توریسم از سوی سازمان ملل متحد به عنوان «صنعت» شناخته و اعلام شد تا در کشورها  جهان سوم- یا در حال توسعه و عقب افتاده- از مزایایی که برای صنعت قائلند، برخوردار شود. به علاوه در بازرگانی بطور اعم و بازرگانی بین المللی بطور اخص، «مبادلات توریستی» تنها رشته ی بازرگانی است که سود بدست آمده از آن به کیسه کشور کم درآمدتر سرازیر می شود و این بدان جهت است که در مبادله توریستی بین یک کشور غنی با درآمد سرانه بالا و یک کشور کم درآمدتر، نخست درآمد بیشتر متوجه کشور کم درآمدتر است و به همین دلیل است که متخصصان عمران ناحیه ای به ویژه اقتصادشناسان اروپایی عمده ترین عامل توسعه متعادل منطقه ای یا ناحیه ای را در توسعه توریسم ملی (و گاهی به لحاظ محدودیت های توریسم خارجی در توسعه توریسم داخلی) دانسته و ضربی تکاثر سرمایه گذاری در این بخش را در کشورهای مشابه ایران رقمی بین /7 تا /10 می دانند که رقمی بسیار بالاست و بدین لحاظ پیوسته کوشش می شود تا مبادلات توریستی با کشورهای غنی و با درآمد سرانه بالا برقرار گردد.

بنابراین با توجه به نقش و کاربرد صنعت جهانگردی در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور و به ویژه نقش تعدیلی آن در رشد و توسه اقتصادی منطقه ها  مختلف و تحصیل درآمد ارزی و ایجاد زمینه برای سرمایه گذاری های مکمل در رشته های گوناگون و در نهایت تاثیر آن در کمک به افزایش نرخ رشد اشتغال، ذکر چند نکته دیگر لازم به نظر می رسد که در پی به آن خواهیم پرداخت:

-       کشور ایران علاوه بر موقعست مناسب جغرافیایی، از انواع جاذبه های جهانگردی طبیعی و اکتسابی (که هرکدام به تنهایی می تواند یک کشور را به عنوان بازاری قابل عرضه به جریان جهانگردی بین المللی تبدیل کند) برخوردار است. متوسط اقامت جهانگردان داخلی و خارجی در ایران نیز به لحاظ وسعت سرزمین، تنوع آب و هوا، پراکندگی آثار باستانی و تاریخی، مراکز زیارتی و... به عنوان یکی از عمده ترین عوامل رشد و توسعه ی جهانگردی در سطح بالایی قرار دارد. کما اینکه در سال 1355 متوسط اقامت جهانگردان خارجی در ایران 5/18 شب محاسبه شده است که در قیاس با متوسط اقامت جهانگردان در سایر کشورها رقم فوق العاده بالایی است.

-       باید توجه داشت که توسعه جهانگردی خارجی مستلزم شرایط و امکاناتی است که در حال حاضر تامین آنها غیرمقدور به نظر می رسد. بنابراین لازم است از هم اکنون برای رشد و توسعه ی جهانگردی ملی خود به اقدامی همه جانبه پرداخته ، به گونه ای درست وبرابر با اصول و مبانی برنامه ریزی جهانگردی با اولویت دادن به گشت و گذارهای داخلی و با توجه به تنظیم اوقات فراغت مردم- خصوصاً جوانان- دست به کار شویم. تکیه و تاًکید بر گروه جوانان از آن جهت درحور اهمیت است که تنظیم اوقات فراغت جوانان به عنوان سازندگان آینده کشوربایستی در هرگونه برنامه ریزی اجتماعی و فرهنگی همواره موردتوجه ویژه  باشد.

-       برنامه ریزی جهانگردی جز در موارد خاص سیاست گذاری ملی، تبلیغات ملی و هماهنگی آن (که باید در دست دولت و متمرکز باشد) نمی تواند در برنامه ریزی کلی ملی مورد عمل قرار گیرد، زیرا جهانگردی از نقطه نظر برنامه ریزان- خاصه برنامه ریزان عمران ناحیه ای و اصولاً دست اندرکاران برنامه ریزی جهانگردی- تنها در سطح منطقه هاّ می تواند بار آور نتایج مطلوب باشد.

-       برنامه ریزی جهانگردی به لحاظ ارتباط مستقیم با سایر فعالیت ها، به طور کلی فوق العاده پیچیده است و لذا انجام آن جز توسط کارشناسان برنامه نویس مجرب و کار آموخته مسائل جهانگردی ممکن نیست.به ویژه اینکه فعالیت های جهانگردی نفساً از جمله مهمترین عوامل عمران ناحیه ای شمرده می شوند.عواملی که خود فعالیتی ارزآور، متعادل کننده توسعه ی اقتصادی و اجتماعی در سطح منطقه ها ،وبرقرار کننده ی توزیع عادلانه ی درآمد ، هم چنین برخوردار از نقشی اساسی در ایجاد فرصت های شغلی جدید و منابع تکمیلی، مستقیم و ثانوی درآمد، تعدیل ثروت، دگرگون ساختن فعالیت های اقتصادی، سوق دادن درآمدها از منطقه های  شهری به روستاها و بالاخره جلوگیری از برون کوچی روستائیان و بهزیستی در سطح منطقه ها می باشند.