الزامات توسعه بازرگانی خارجی در فرآیند توسعه اقتصادی

سه شنبه, 15 بهمن,1392 05:52 ب.ظ

 

 

 

 

الزامات توسعه بازرگانی خارجی در فرآیند توسعه اقتصادی

تولید و تجارت، ازنحستین سال های پیدایش جامعه های انسانی، به عنوان دو رکن اساسی و تفکیک ناپذیر اقتصاد،و به بیانی دو روی یک سکه پا به عرصه وجود نهادند. به این معنا که:

 - در ابتدایی ترین شکل خوشه چینی و مبادله - عملاً به منظور سود یا سود بیشتر، مورد توجه دست اندرکاران مربوط بوده است. در اینجا ناگزیر باید یادآور شد که دانشمندان و علمای اجتماعی تا اواخر سده میانی، هر از گاه، آن هم به گونه ای سطحی، به آن پرداخته اند.

آنچه مسلم است،تجارت، بازرگانی یا داد و ستد، در کنار انواع فعالیت های تولیدی کاری باستانی و به طور کلی از جمله اساسی ترین و اصلی ترین کوشش های انسانی بوده است که در درازای تاریخ، دورانی بس متفاوت را از سر گذرانده و پیوسته برای پیش رفت از ابزار یا ابزارهای گوناگون بهره جسته و به مرور زمان آنها را متحول ساخته است. به بیان دیگر همزاد تولید است.

در دوران باستان جاذبه و تصور به دست آوردن سودهای کلان از طریق دستیابی به کالاهای کمیاب، بازرگانان را بر آن می داشت تا در جستجوی کالاهای مناسب به نقاط دوردست سفر کنند، به طور نمونه یونانیان در دوران بعد از تاریخ با ایجاد مستعمراتی در سواحل «دریای سیاه» تا «بندر مارسی»، با اهالی این منطقه ها به تجارت می پرداختند. فینیقی ها افزون بر ایجاد «کارتاژ» قدرتمند، باب تجارت با سواحل غربی را می گشودند. اعراب تا چین پیش روی می کردند و کالاهای کمیاب، تجملی و ارزنده و باب آن دوران را از طریق ترعه ای که بسان «کانال سوئز» دریای سرخ را به دریای مدیترانه مربوط می ساخت، به مصر و ایتالیا حمل می کردند. تجار و بازرگانان رومی در جستجوی کهربا به سواحل «بالتیک» و به دنبال فولاد به «ویستولا» و برای یافتن روی به «جزایر بریتانیا» نفوذ می کردند و بدین سان مبادلات بازرگانی در کلیه جهات ممکن صورت می گرفت.

در آغاز سده میانی و با بروز جنگ های صلیبی مبادلات بازرگانی میان شرق و غرب تا اندازه ای محدود شد، اما فعالیت های بازرگانی در اروپا- به ویژه در شمال آلمان- توسعه یافت و در سال 1180 میلادی «هامبورگ» به مرکز داد و ستد آزاد بخش شمالی آلمان تبدیل شد. سپس با پایان پذیرفتن جنگ های صلیبی، بازرگانی بین اروپا و شرق بی اندازه رونق یافت.

در سده پانزدهم و شانزدهم که دوران اکتشاف عظیم جغرافیایی وگسترش نظام مستعمراتی بود، با پیش رفت چشمگیر بازرگانی، دولت های مستقلی به وجود آمد که با اعمال شیوه اقتصادی «مرکانتالیسم» (سوداگری) و به تبع آن کسب تراز پرداخت های مثبت خارجی ویژه، به دولت ها و امپراتوری قدرتمند استعمارگر (مانند: بریتانیای کبیر، هلند، اسپانیا، پرتغال، فرانسه، بلژیک و...) تبدیل شدند.

در عصر جدید تا پایان سده نوزدهم، صرفنظر از تحولی که در وسایل حمل و نقل و ارتباطات، یا دیگر تحولات ناشی از پیش رفت علوم و فنون به دست آمد، در زمینه پیش نیازهای توسعه بازرگانی- به ویژه بازرگانی خارجی یا بین المللی- جز در ممالک متحده آمریکا تغییر شایان توجهی که در این گفتار کوتاه به گنجد، به وقوع نپیوست، و جز در موارد خاص، آزادی بازرگانی به معنا و مفهوم امروزی آن وجود نداشت.

روشن است که اقتصاد و به ویژه بازرگانی آزاد در شکل نوین آن، از جمله پدیده های بعد از جنگ جهانی دوم است- به استثنای مورد کوتاه مدت انگلیس از 1869 تا جنگ جهانی اول و مورد ممالک متحده در زمینه ایجاد منطقه های تجاری در 1936- که به گونه ای پویا در کنار فرآیند تولید، توزیع وگاه مصرف را به خدمت گرفته و توانسته است در مدتی کوتاه اقتصاد و رفاه جامعه ها- به ویژه جامعه های  پیش رفته- را به چندین برابر آنچه طی سده ها فراهم آمده بود، افزایش دهد.

اکنون بی توجه به این معنا حایز اهمیت است که آنچه در طول تاریخ بشر توسعه بازرگانی ودر نهایت اقتصاد و رفاه اجتماعی یک جامعه را در مقاطع خاص زمانی فراهم آورده، استفاده و بهره گیری از عواملی است که در هر دوره با فراهم آمدن زمینه های لازم از آنها استفاده شده است، عواملی که در زیر به بیان کوتاه درباره چگونگی پیدایش، تکامل و اثرگذاری آنها بر توسعه بازرگانی اشارت خواهد شد..

در دوران باستان، بازرگانان در پی بهبود و گسترش بازرگانی، در مسیرهای کاروان رو و به ویژه بر سر چهارراه ها و نقاطی که زایران مکان های مقدس گرد می آمدند، بازارهای کوچکی برپا می کردند که به مدت چند روز ادامه می یافت و بعضاً علاوه بر اینکه پیشاهنگان بازارهای مکاره بزرگ سده میانی ودر نهایت نمایشگاه های ملی و بین المللی دوران جدید تلقی می شوند، و هسته اصلی پاره ای از شهرهای باستانی نیز می باشند.

در سده های میانی، بازرگانان باتجربیات حاصل از برقراری بازارهای کوچک موقت پیشین برای گسترش بازرگانی خود به برقراری بازارهایی در «سنت دنی»، «شامپانی»، «آخن»، روم و یونان پرداختند. این بازارها در این دوران در اروپا به اوج وسعت و قدرت رسیدند و بازرگانان با دادن هدایایی به شاهزادگان و بزرگان محل، نخستین گام های تبلیغاتی را در این زمینه برداشتند. در ایران قدیم نیز «بازارهای مکاره» به صورت های متفاوت تشکیل می شد، بازارهایی که کماکان به اقتضای روزی که برگزار می شوند، دوشنبه، جمعه یا چهارشنبه بازار نامیده می شوند.

دردوران جدید، نمایشگاه های ملی و بین المللی جایگزین بازارهای مکاره سده های میانی شده اند، به طوری که اکنون هر یک از ملل دارای سازمان مستقل یا وابسته ای هستند که مسئول برگزاری نمایشگاه های ملی و بین المللی می باشند.

در دوران جدید نخستین نمایشگاه بازرگانی، «نمایشگاه بازرگانی هامبورگ» بود که در سال 1790 گشایش یافت، اما نخستین نمایشگاه بین المللی در زمینه بازرگانی، نمایشگاهی بود که در سال 1851 در لندن گشایش یافت و از آن پس چندین نمایشگاه محلی نیز در گوشه و کنار آلمان و فرانسه برپا شد. در سال 1900 نیز نمایشگاه بین المللی در پاریس گشایش یافت که از جمله مدعوین این نمایشگاه از ایران، مستوفی الممالک بود.

گسترش دامنه و شمار نمایشگاه های گوناگون ملی و بین المللی از آغاز سده بیستم به گونه ای منظم و با هدف توسعه بازرگانی خارجی و به تبع تحصیل تراز مثبت بازرگانی خارجی آغاز شد. بعد از پایان جنگ جهانی دوم و ظهور بازرگانی آزاد، برپایی و گشایش انواع نمایشگاه ها موجب شد که امور مربوط به برگزاری نمایشگاه ها به صورت حرفه ای مستقل درآید و همانگونه که گفته شد، در کلیه ممالک، سازمان های تخصصی برای برگزاری نمایشگاه ها و یا نظارت بر کار آنها تاسیس شد. البته نمایشگاه هایی که کلاً در خدمت توسعه بازرگانی- اعم از ملی و بین المللی- می باشند. در کنار فعالیت های نمایشگاه نگاهی به فعالیت های بازاریابی و تبلیغات در زمینه بازرگانی نشاندهنده واقعیت اثرگذاری تبلیغات بر توسعه بازرگانی می باشد، کافی است اشاره شود که طبق آمار منتشره در نشریه The Economist Vital World Statistic/ Sir Alastair Burent سال 1987 ممالک عضو «سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه» رقمی بیش از 144 میلیارد دلار هزینه تبلیغاتی داشته اند که به مصرف درج آگهی های تجاری و پخش آگهی از تلویزیون رسیده است. سایر ملل نیز رقمی در حدود 13 میلیارد دلار دذر همین راه به مصرف رسانده اند.

یکی دیگر از عواملی که درتوسعه اقتصادی از طریق گسترش بازرگانی دارای اهمیت ویژه است، موضوع ایجاد شرایط آزاد برای فعالیت های بازرگانی و صنعتی است که همواره نمونه هایی از آن وجود داشته، به طور مثال: در دوران باستان برای ایجاد سهولت در فعالیت های بازرگانی- به ویژه بازرگانی خارجی- دست به ایجاد مناطقی زدند که امروزه به آن «در حال عبور از گمرک» می گوییم، زیرا کالا هایی که از کشورهای دیگر می رسید- به ویژه آنها که از راه دریا می رسید- در انبار گمرک انبار می شد و در آنجا بازرگانان می توانستند کالا هایشان را با مقرراتی غیر از مقررات داخل کشور مبادله کنند. به عنوان مثال، می توان از «دلوس- Delos» جزیره کوچکی از جزایر «سیکلاد- Cyclades» نام برد که دولت آتن در فاصله سال های 315 تا 166 قبل از میلاد مسیح در آنجا اولین مرکز مستقل برای اداره امور بازرگانی را تاسیس کرد و توانست در مدیترانه دفتری تاسیس کند که از شهرت خوبی هم برخوردار بود، کاری که امروزه مناطق آزاد انجام می دهند.

در سده های میانی با دادن آزادی به مردم یا به شهرهایی که حالت یا شرایطی خاص داشتند، شرایط داد و ستد آزاد را فراهم می کردند. این روستا ها و شهر ها هنوز در آلمان و فرانسه و... وجود دارند و یکی از آنها هامبورگ در آلمان است که در سال 1180 میلادی تاسیس شد وبنا به اشاره بنیان گذار مرکز بازرگانی بخش شمالی آلمان است. یا شهر «ژن» که در سده دوازدهم موفق شد به استقلال خود دست یابد و یا شهرهای دیگری مانند: «مارسی»، «دانکرک» و... در فرانسه و همچنین نقاطی در یونان و رم.

در دوران جدید، در این زمینه ، صرفنظر از اقدامی که دولت انگلیس در سال 1869 در زمینه آزادسازی بازرگانی به عمل آورد که تاآغار جنگ جهانی اول به طول انجامید، اقدام مهم دیگری به عمل نیامد، اما در سال 1934 کنگره آمریکا قرارداد مناطق آزاد را پذیرفت تا موجب تشویق فعالیت ها گردد، زیرا در غیر اینصورت ممکن بود این گونه فعالیت ها به خارج از آمریکا منتقل شود.

به هر تقدیر بعد از جنگ جهانی دوم- به ویزه در دو دهه اخیر- تعدادی مناقط آزاد در انواع مختلف تاسیس شد. مناطقی از قبیل مناطق آزاد تجاری، مناطق آزاد صنعتی، مناطق آزاد فرآیند توسعه صادرات، مناطق آزاد جهانگردی، انبارهای آزاد گمرکی، بنادر آزاد، جزایر آزاد، مناطق آزاد شرکت ها، مناطق آزاد کار و پیشه و بالاخره جزایر آزاد که مربوط به مناطق بسیار فقیر با نیروی کار بسیار ارزان است و در ایران نیز به هیچ وجه جایگاهی برای پیاده شدن ندارد و در فرصت مناسب به آن پرداخته خواهد شد.

حال با توجه به آنچه گفته شد و با توجه به اینکه در آستانه تهیه دومین برنامه پنجساله توسعه قرار گرفته ایم، پاسخ صحیح به پرسش هایی که در زیر خواهد آمد، می تواند ما را در تدوین برنامه ای سنجیده تر یاری دهد. پرسش این است که:

-       آیا با توسعه بازرگانی به طور اعم و بازرگانی خارجی و به عبارت دیگر، صادرات و در نهایت با تحصیل تراز مثبت پرداخت های خارجی می توان به توسعه اقتصادی دست یافت؟

-       آیا تنها با دراختیار داشتن عواملی مانند: نمایشگاه ها، تبلیغات و ایجاد مناطق آزاد که به بیانی همزادهای بازرگانی تلقی می شوند، توسعه بازرگانی یا صادرات می تواند به بهترین شکل به دست آید؟

-       آیا برگزاری و شرکت در نمایشگاه های ملی و بین المللی، می تواند به نحو مورد عمل، به عنوان همزاد بازرگانی ملی ایران، از کارایی لازم برخوردارشود؟

-       آیا بازاریابی و تبلیغات موجود و نحوه کار نمایندگی های بازرگانی ایران در خارج، با توجه به روش های علمی جاری در سایر کشورها، نباید مورد تجدید نظر کامل قرار گیرد؟

 هر پاسخی به پرسش های فوق و پرسش های دیگری که به طور قطع می تواند عنوان شود، این واقعیت را تایید می کند که اکنون بیش از هر زمان روشن شده است که رفاه و شکوفایی اقتصادی جامعه های مرفه ناشی از ریشه ای دوگانه است: برخورداری از کارگزاران و مردمی دانا، کوشا و کارآ از یک سو، وجود نظام اقتصادی مشخص متضمن انضباط مالی از سوی دیگر. بنابراین وجود منابع ثروتی، بنادر و رودخانه های قابل کشتیرانی و یا موقعیت استراتژیک ویژه و غیره در درجه اهمیت بعدی قرار دارند. در واقع، تنها با ایجاد نمایشگاه ها، تبلیغات و یا ایجاد مناطق آزاد و نسنجیده، نمی توان مدعی شد که در زمینه توسعه بازرگانی خارجی اقدامی مثبت به عمل آمده است.

*****